۱۳۹۲ بهمن ۲۱, دوشنبه
تنها در وین
۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه
۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه
کوچ
اینجا خانهی قدیمی من است. آب و جارویش کردهام و پس از سالها دوباره در آن خواهم نوشت. آرشیو نوشتههای قدیمی مغشوش و ناقص است، لینک خیلی از تصاویر شکسته . باید همتی باشد تا از دامنهی قدیمی مرحوم منتقلشان کنم اینجا و دستی به سر ورویشان بکشم. عجالتاٌ فقط مینویسم.
رومانی ؛ جاده کنتستانتزا به بخارست |
اینجا خانهی قدیمی من است. آب و جارویش کردهام و پس از سالها دوباره در آن خواهم نوشت. آرشیو نوشتههای قدیمی مغشوش و ناقص است، لینک خیلی از تصاویر شکسته . باید همتی باشد تا از دامنهی قدیمی مرحوم منتقلشان کنم اینجا و دستی به سر ورویشان بکشم. عجالتاٌ فقط مینویسم.
بوی تلخ قهوه دامنگیر است، مانند آب زایندهرود. نوشتن کار خوبیست حتی اگر نویسنده قلم الکنی چون من داشتهباشد.
به گمانم چیزی خواهد شد شبیه واگویه با خود ، یا نمی دانم یادداشت های روزانه ، هذیان یا چیزی در این حدود...
به گمانم چیزی خواهد شد شبیه واگویه با خود ، یا نمی دانم یادداشت های روزانه ، هذیان یا چیزی در این حدود...
کوچ زحمت دارد ؛اما گویا من به کوچیدن عادت کرده ام... شاید بی دلیل نباشد مجبورم گاهی سری به سرزمین کولی ها بزنم...هرچه باشد کولی ها کوچ را بهتر می فهمند.
اشتراک در:
پستها (Atom)