۱۳۸۲ آذر ۱۵, شنبه

پيچكي كه بر ديوار دلم يادگاري نوشته...

از كوير آمدو در پهنه دريا شد و رفت
آمدو پاسخ يك عمر معما شد و رفت
چشمها پنجره اي سمت افق مي جستند
چشمها را نفسي قاب تماشا شد و رفت

منصور