۱۳۸۲ اسفند ۹, شنبه

خواب فردا...

روز می گذرد
مینوازد چشمانم رویا را
آرام آرام بر پنجه های شب
بی آنکه ستارگان را
از خوابهای نقره ای مهتاب برنجاند .
رسيدن به لحظه های مقصد
از نخستين نگاه
تا آخرين لبخند
آسمان را مديون رويای دلپذير زيستن می کند .
اگر بر ترديد دقيق بنگريم
شعرمان هم خاطره ای خواهد شد

و ما می مانيم و روز
که باز هم آرام آرام
بر پنجه های روشنای شب
بوسه می زند .
تا خورشيد فردا
روشنتر مجال زيستن يابد ...