۱۳۸۳ فروردین ۱۵, شنبه

ب هار مست...

به! هار هم كه شده اي بهار!
چهار تا و نصفي بيت
كه اين حرفها را ندارد
چمن در قيچي مبارك است
مثل سيزده
در به در نحسي جاي گاز
دست را دراز كن
من
اينچا
ته اسفند
نشسته ام
دارم نفت را ملي مي كنم
خسيس بازي هم نداريم:
اشعار در ِ پيت مال همه !

مژه ها كه سبز شد
چهار تا و نصفي چشم...
قرمزم كه باشد اين حرفها را ندارد
با يك گاز حسابي
برو آن ور عيد
قيچي را گره بزن
من
اينجا
- نه ! كمي جلوتر-
ايستاده ام
چشمم را تحويل بگيرم
خسيس بازي هم نداريم:
عيد مال همه!