۱۳۸۲ شهریور ۱, شنبه

حوا

وقتی دو سه شعر عاشقانه به ياد داشته باشی
تن ات سرود بخواند در هر پگاه و
رگ های سبز پستان ات
بتپد برای آدمی که بیرون از عدن آب می شود
و در حضور سرو
لابه لای گیسوی سبز تو آوازش را تمام کند این گردباد

وقتی سرود بخواند
رگ های سبز پستان ات
گاه و بی گاه
بتپد دو سه شعر عاشقانه لابه لای لبانت ...

آه
من می دانم این افسانه دیگرتکرار نمی شود
من می دانم زمین دیگر ایمن نیست
تو باش
بمان
آواز بخوان ...